۱۳۸۹ بهمن ۱۱, دوشنبه

یادداشتی بر یک خودکشی ناکام

خوانده عزیز،
متنی رو که الان می خونی حاصل نوشتن چندین صفحه خشم و ناامیدی و یأس؛ حاصل تکرار مسلسل وار فحشهای رکیک، دود کردن چندین نخ سیگار پشت سر هم دیگست. عصبانیتی بی حد و مرز از اونچه سالهاست بر ما می گذره. اگر فقط بگم ((من)) یعنی کوته فکرم. درست نیست، ((منی)) وجود نداره. ما سالهاست در این اسارتگاه روح و زنجیر تعصب و ویرانگاه اقلیت بودن می سوزیم.
بله.... همه ما اقلیتی بزرگ هستیم، خارج از دایره خودی ها،کسانی که باید ظاهر و عقاید و گرایشات جنسی و سیاسیشون و حتی ذائقه غذاییشون با خودیها یک دست بشه.....
ما اقلیت هستیم.
خونمون حلاله و خودمون هم باور داریم به این تصویر یک دست حل شدن در باورهایی که باوری بهشون نداریم.
این لباس هم رنگِ جماعت رو می پوشیم تا شاید بتونیم آرامش دنیای کوچک خودمون رو حفظ کنیم. دنیای پنهانی که مرتب مورد تاخت و تاز اکثریت قلیل خودیهاست. راستش فکر میکنم ما این زندگی لعنتی رو دوست داریم.
بله، این زندگی لعنتی رو دوست داریم و می خوایم ازش ((لذت)) ببریم...
((لذت)) چه گناه بزرگی. باید این رد محو بشه...باید هوسهای کوچیک و بزرگمون سرکوب بشه، باید دوست داشتن رنگهای زیبا رو توی دنیای سیاه و سفید فراموش کنیم. ما اقلیت هستیم....اقلیتی که باور کردیم به کوچک بودن خودمون، قبول کردیم که درزیرزمینها به دنبال موسیقی مورد علاقمون بگردیم و باید در پستوها کتابها رو پنهان کنیم و در تاریکی کوچه های خلوت و عبوس دنبال عشق بگردیم و باید در دنیای مجازی همنشین و هم صحبتهای مطمئنی داشته باشیم و باید شاعرانمون رو در سنگ قبرهایی شکسته پیدا کنیم و جرأت دفاع کردن از خودمون با صدای بلند رو نداریم.
دفاع از ظاهرمون،دفاع از گذشته و غرورمون، تمام اینها جرمه... ما مجرمیم... ما حیوانات رام مزرعه هستیم و عالیجناب خوک به تنهایی اکثریت رو تشکیل میده.
ما حتی حق نداریم رنگ آسمون بالاسرمون رو انتخاب کنیم و قسم می خوریم به خدایی تحمیلی و جلوش زانو می زنیم.
همه اینا برای چی؟؟؟
برای اینکه بتونیم دنیای کوچکمون رو حفظ کنیم، دنیایی که خیلی وقته نابود شده و هیچ اثری ازش باقی نمونده....
اونقدر درگیر پنهان کردن اون چه بودیم هستیم، که نفهمیدیم خیلی وقته سایه ی دارها بر سر دنیاهای کوچیک ما افتاده و محوشون کرده.
حالا یکی از سگهای عالیجناب شدیم، بو میکشیم تا دنیاهای کوچیک پنهانی دیگران رو ویران کنیم.
ما زندگی رو دوست داریم و همین گناهیه نا بخشودنی...
ما اکثریتِ اقلیتی هستیم در سکوت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر